Search
Close this search box.
تلقینات هیپنوتیزمی در مقابل جملات تاکیدی مثبت

جملات تاکیدی در مقایسه با تلقینات هیپنوتیزمی

جملات تاکیدی

جملات تاکیدی مثبت برای مدت طولانی بسیار محبوب بوده اند. اگرچه جملات تاکیدی مثبت راه خوبی برای دور کردن افکار ما از افکار منفی است، چیزی که بسیاری از مردم نمی‌فهمند این است که بخش‌های خودآگاه و ناخودآگاه ذهن ما به یکدیگر وابسته هستند. ذهن خودآگاه خلاق است و می تواند افکار مثبت را القا کند و ناخودآگاه مخزن “نوارهایی” است که توسط غرایز و تجربیات گرد هم آمده است.

ضمیر ناخودآگاه کاملاً مبتنی بر عادت است و اغلب به نشانه‌های زندگی، واکنش‌های رفتاری مشابهی را باها و بارها نشان می‌دهد که برای ما آزاردهنده است. چند بار متوجه شده اید که به خاطر چیزهای بی اهمیتی مانند اینکه دستمال توالت از سمت جلو باید آویزان شود، “آزرده” شده اید؟

شما از کودکی آموزش دیده اید که شاید رول توالت باید از جلو آویزان شود. با این حال، شریک زندگی شما ممکن است آموزش دیده باشد که باید از پشت آویزان شود. هنگامی که رول را در سمت اشتباه آویزان می بینید، ممکن است به طور خودکار اذیت شوید انگار که دکمه شما فشار داده شده است. آنچه شما در واقع تجربه می کنید یک پاسخ محرک به یک برنامه رفتاری است که در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره شده است.

اهمیت ضمیر ناخودآگاه

وقتی صحبت از توانایی‌های پردازش عصبی به میان می‌آید، ضمیر ناخودآگاه میلیون‌ها برابر قدرتمندتر از ذهن خودآگاه است، بنابراین، اگر از جملات تاکیدی مثبت با ضمیر خودآگاه استفاده کنید و با برنامه‌های ضمیر ناخودآگاه در تضاد باشد، فکر می‌کنید کدام یک از ذهن‌ها برنده خواهد شد؟

می توانید یک جمله تاکیدی مثبت را تکرار کنید، به عنوان مثال، اینکه دوست داشتنی هستید، تا سعی کنید عزت نفس خود را تقویت کنید، اما اگر در کودکی بارها و بارها به شما گفته شده که شما بی فایده هستید و پیام هایی که در ضمیر ناخودآگاه شما برنامه ریزی شده اند، جملات تاکیدی مثبت و بهترین تلاش های آگاهانه شما برای تغییر زندگی شما را نقش بر آب می کنند. فقط به این فکر کنید که تصمیم سال جدید شما چقدر دوام کوتاهی داشت؟

هر عادت یا اعتیادی که ممکن است سعی کرده باشید آگاهانه آن را ترک کنید، به زودی توسط برنامه ریزی ناخودآگاه کنار گذاشته می شود. ضمیر ناخودآگاه همیشه قبل از ضمیر خودآگاه ” دخالت” خواهد کرد. بنابراین، این امکان وجود دارد که در اول سال تصمیم آگاهانه ای برای کاهش وزن گرفته باشید، اما بدون اینکه متوجه شوید، ممکن است به دلیل تمایل ناخودآگاهی که در پس زمینه وجود دارد، به سراغ کیک باقیمانده از عید بروید.

تلقینات هیپنوتیزمی

اما همه چیز از دست نرفته است. حتی اگر با الگوهای منفی و اراده کم دست و پنجه نرم می کنید، همچنان امید وجود دارد. تکنیک هیپنوتیزم می تواند به شما کمک کند تا به ضمیر ناخودآگاه خود دسترسی داشته باشید و آن را به روشی مثبت برنامه ریزی مجدد کنید. در برخی موارد، هیپنوتیزم تحلیلی می‌تواند برای کاوش در تجربیات و احساسات منفی عمیقا ریشه‌دار، پاکسازی آنها و جایگزینی آنها با تجربیات مثبت از طریق تلقینات استفاده شود. این می تواند یک راه قدرتمند برای غلبه بر الگوهای افکار منفی و بهبود رفاه کلی شما باشد.

بنابراین، اگرچه من با جملات تاکیدی مثبت مشکلی ندارم، اما اعتقاد راسخ دارم که کلید مثبت اندیشی و دستیابی به تغییرات مثبت در کار با ضمیر ناخودآگاه نهفته است. در حالی که مهم است که انرژی مثبت را به جهان وارد کنیم، به همان اندازه مهم است که به باورهای اساسی و الگوهای فکری که ممکن است ما را عقب نگه دارند، توجه کنیم. با انجام این کار، می توانیم پتانسیل کامل خود را باز کنیم و پیشرفت های پایداری در زندگی خود ایجاد کنیم.

بنابراین، تمایز مهمی بین تلقینات هیپنوتیزمی و جملات تاکیدی وجود دارد. مطمئناً جملات تاکیدی قدرتمند هستند. من خودم اغلب از آنها استفاده می کنم. با این حال، جملات تاکیدی بیشتر در سطح خودآگاه عمل می کنند. ما عبارت مثبت را در ذهن خودآگاه خود تکرار می کنیم. مشکل این است که ضمیر خودآگاه لزوماً  برای دریافت  اطلاعات جدید باز نیست.

این ذهن در سطحی است که از طریق صداهای درونی منتقد، شکاک، نگران، شکایت کننده و  مشابه آن، باورهای محدود کننده شخصی ما را در مورد خودمان حفظ می کند و به طور منطقی از آن باورهای الگوی قدیمی دفاع و حمایت می کند. این ذهن خودآگاه خشک و مقرراتی است و به حفظ وضعیت موجود کمک می کند، حتی اگر وضعیت موجود کاملاً ناکارآمد باشد.

با وجود این، ذهن عمیقی که هیپنوتیزم به آن دسترسی دارد، مکان انعطاف پذیرتر و خلاقانه تری است. این یک ذهن کالبد شکافی، کاوش، ترکیب، ایجاد و یادگیری است. مانند ذهن یک کودک عمل می کند، همیشه چیزهایی را می سازد و دوباره آنها را در هم می شکند تا جهان را درک کند.

این ذهن می تواند ایده های جدید را بپذیرد و با آنها کار کند. مانند ذهن رویایی ما است که در آن همه چیز ممکن است، جایی که چیزهای جدید، عجیب باورپذیرند و حتی پذیرفته می شوند. وقتی پیشنهادها، تلقینات یا ایده های خود را در آن سطح عمیق هیپنوتیزمی ذهن و بدن قرار می دهیم، با حداقل مقاومت مواجه می شوند. آنها از یک میدان انرژی خلاق بهره می برند که در ایجاد راه های جدید برای رسیدن به اهداف مورد نظر ما مفید است.

تلقینات هیپنوتیزمی نسبت به جملات تاکیدی بسیار موثرتر هستند
تلقینات هیپنوتیزمی در مقابل جملات تاکیدی مثبت

به این دلیل است که به جای اینکه فقط یک پیشنهاد یا جمله تاکیدی آگاهانه به خود بدهیم، ترجیح می دهیم با استفاده از فرایند القا و عمیقتر کردن خلسه به اعماق ذهن ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم تا تلقینات داده شده با کمترین مقاومت و بیشترین پذیرش همراه باشند.

پیشنهادهای ذهن خودآگاه مفید هستند، اما عموماً مقاومت بیشتری در برابر تغییر دارند، بیشتر خشک و مقرراتی هستند، و در نتیجه آهسته تر، دارای خلاقیت کمتر و بهره وری کمتر نسبت به تلقینات یا یشنهادهای هیپنوتیزمی هستند.

اصول تلقینات یا پیشنهادات کلامی قدرتمند

ما سه نوع پیشنهاد هیپنوتیزم – کلامی، تصویری و استعاری داریم. حال نگاهی به چگونگی ایجاد تلقینات یا پیشنهادهای کلامی قدرتمند می اندازیم. تلقین کلامی یک کلمه یا یک عبارت است. مانند یک جمله تاکیدی است با این تفاوت که در وضعیت هیپنوتیزم به ذهن عمیق داده می شود. برای ایجاد بهترین تلقینات و پیشنهادات شفاهی، آنها را با ایده های زیر در ذهن ایجاد کنید.

رسیدگی و توجه کردن به مسئله

مطمئن شوید، تا جایی که می توانید بدانید، پیشنهادات شما با موضوع و هدفی که به آن می پردازید مطابقت دارد. شما باید نسبت به لایه اصلی مسئله یا مشکل احساسی داشته باشید. مهم است که اهداف خود را بر اساس ارزش های عمیق تر خود نیز بنا کنید. اگر اهداف شما با ارزش های شما مطابقت نداشته باشد، آن اهداف می توانند با مقاومت درونی مواجه شوند. به نتایج ایده آل فکر کنید.

پیشنهادات خود را بسیار دقیق بیان کنید. به عنوان مثال، اگر یک گلف باز هستید، پیشنهادات خاصی در مورد برگزاری باشگاه، استفاده از جریان بدن، داشتن تمرکز ذهنی مطمئن و غیره به خود بدهید. با این حال، اگر دقیقاً نمی دانید به چه چیزی نیاز دارید یا می خواهید، یک چهارچوب اکتشافی یا بازتر به خوبی کار می کند.

برای مثال، اگر سعی می‌کردید مسیر شغلی را تعیین کنید، و هیچ حس روشنی از شغلی که می‌خواهید نداشتید، می‌توانید از پیشنهادات کلی‌تر استفاده کنید. به جای گفتن «من یک داروساز خواهم شد»، فرد از پیشنهاداتی مانند «من اطلاعات شغلی مورد نیاز خود را پیدا می‌کنم، با افرادی ملاقات می‌کنم که توصیه‌های شغلی عالی به من می‌دهند، وضوح شغلی بیشتری کسب می‌کنم و تصمیم‌های عاقلانه‌تری می‌گیرم. ذهن عمیق من به من کمک می کند تا بدانم شغل کامل من چیست. من آن را در حال حاضر می دانم. من عاشق کاری هستم که قرار است انجام دهم. برای من عالی است.»

تشخیص نیاز اساسی به جای نیاز روان زنجور

همیشه به یاد داشته باشید که در مورد اهداف خود شفاف باشید و به دنبال بزرگترین خیر و صلاح باشید. شما می توانید هر چیزی را بخواهید، اما همیشه به خاطر داشته باشید که چه چیزی واقعا شما را خوشحال می کند. در عمیق‌ترین سطح، بسیاری از چیزهایی که فکر می‌کنیم می‌خواهیم ممکن است نیازهای روان‌رنجور یا نماد چیز دیگری باشند، چیزی ظریف‌تر. ماشین بزرگ ممکن است نیاز به احترام باشد. خواستن شریک زندگی ممکن است نیاز به احساس امنیت در دنیا باشد. آنچه ما واقعاً به دنبال آن هستیم سود نمادینی است که از ماشین، شخص، کمد لباس، خانه به دست می آوریم.

نگاهی به نیاز اساسی ما برای تعیین اینکه واقعاً به دنبال چه مزایای پنهانی هستیم، می تواند بسیار مفید باشد. اغلب آنها نیازهای احساسی ایمنی، احترام به خود، عشق یا شادی هستند. هنگامی که نیاز اساسی را تشخیص دادیم، می‌توانیم مستقیماً روی آن موضوع کار کنیم، یا همزمان روی تهیه ماشین و ایجاد حس لیاقت و احترام به طور همزمان کار کنیم.

مهم نیست که چه چیزی بخواهید، گنجاندن پتلقینات و یشنهادهایی برای آن نیازهای بنیادی عمیق‌تر نیز می‌تواند مفید باشد: عشق، سلامتی، آرامش، شادی، شجاعت، قدرت، خرد، سخاوت، یا فراوانی. پر کردن هر دو دسته از نیازها به ارائه راه حل های رضایت بخش، شفابخش و توانمندتر و زندگی بسیار غنی تر کمک می کند.

تلقینات هیپنوتیزمی باید نشان دهنده نیاز اساسی فرد باشند
تلقینات هیپنوتیزمی باید نشان دهنده نیاز اساسی فرد نیز باشند

نگاهی به نیاز اساسی ما برای تعیین اینکه واقعاً به دنبال چه مزایای پنهانی هستیم، می تواند بسیار مفید باشد. اغلب آنها نیازهای عاطفی برای ایمنی، احترام به خود، عشق یا شادی هستند.

همچنین مفید است که از خود بپرسید آیا واقعاً مایلید موانع را از زندگی خود بردارید تا اتفاق مثبتی رخ دهد. اگر نه، ممکن است اکنون کار روی آن هدف ارزش کمی داشته باشد. اگر کاملاً برای تغییر واقعی در زندگی خود آماده نیستید، هیپنوتیزم می تواند به عنوان یک فرآیند مقدماتی استفاده شود.

اگر کسی برای هیپنوتیزم به من مراجعه کند، مثلاً سیگار را ترک کند، و من بدانم که هنوز آماده نیست، پس ما روی آماده شدن برای ترک کار می کنیم. ما آنها را برای ترک سیگار در آینده آماده می کنیم، نه اینکه اکنون تلاش کنیم و موفق نشویم. خوب است که در مورد جایی که قرار دارید، صادق باشید و در سطح مناسب کار کنید. زمان مرحم دردهاست.

از کلمات مثبت استفاده کنید

به طور کلی ما می خواهیم تلقینات و پیشنهادات هیپنوتیزمی خود را مثبت بیان کنیم. کدام یک از موارد زیر به نظر شما بهتر است؟ «من واقعاً باهوش هستم» یا «آن‌قدر که فکر می‌کردم احمق نیستم». معنای مشابه، احساس بسیار متفاوت. زمانی که با خود صحبت می کنیم یا به خود تلقین یا پیشنهاد می دهیم، همین قانون صدق می کند. مثبت فکر کن. فهرستی از چیزهایی که می خواهید تغییر دهید، بهبود دهید، افزایش دهید یا کاهش دهید، تهیه کنید.

هرگونه شرایط محدود کننده را حذف کنید و یک بیانیه مثبت درست کنید. روی مولفه های مثبت تمرکز کنید. به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید: «من دیگر آنقدر غذای ناسالم نمی‌خورم»، بگویید: «من اکنون غذاهای انرژی‌بخش و حیات‌بخش می‌خورم». به جای اینکه بگویید «سرطان من کندتر رشد می کند»، بگویید: «انرژی شفابخش من هر روز قوی تر می شود. سلول های سالم رشد می کنند و انرژی ناسالم بدن من را ترک می کند.

به جای اینکه بگویید «مردم دیگر مرا طرد نمی‌کنند»، بگویید «مردم دوست دارند با من باشند». به جای «من توپ را از دست نمی‌دهم»، بگویید: «میانگین من به طور پیوسته در حال افزایش است و در طول فصل به افزایش ادامه خواهد داد.» از صدای فعال، قدرتمند و مثبت استفاده کنید.

-https://www.positivelycalm.com/index.php/2018/11/01/positive-affirmations-v-subconscious-programming/

-Adam Burke – Self-Hypnosis Demystified_ New Tools for Deep and Lasting Transformation-Clarkson Potter_Ten Speed (2012)

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *