توانایی هیپنوتیزم شدن
هیپنوتیزم یک فرایند طبیعی است که در طول روز بارها اتفاق می افتد. من می خواهم به شما اطمینان دهم که همه افراد پتانسیل هیپنوتیزم شدن را دارند. حتی شما!
من درک می کنم که شما در مورد توانایی خود برای هیپنوتیزم شدن نگرانی دارید. هیپنوتیزم یک فرآیند پیچیده است که هم به یک شرکت کننده مشتاق و هم به یک هیپنوتیزور ماهر نیاز دارد. این غیر معمول نیست که افراد در هیپنوتیزم شدن با مشکل مواجه شوند و عوامل مختلفی مانند باورهای شخصی، حواس پرتی، ترس از هیپنوتیزم و اضطراب می توانند بر این توانایی تأثیر بگذارند.
دوباره تاکید می کنم که همه افراد پتانسیل تجربه هیپنوتیزم را دارند. بله، درسته – حتی شما! تصورات غلط زیادی در مورد هیپنوتیزم شدن وجود دارد، اما حقیقت این است که این یک حالت طبیعی ذهنی است که ما هر روز بدون اینکه متوجه شویم وارد آن می شویم.
چرا حتی اگر باور نکنید می توانید هیپنوتیزم شوید؟
“فکر نمی کنم بتوانم هیپنوتیزم شوم! حواسم پرت می شود!”
“من مطمئن هستم که نمی توانم هیپنوتیزم شوم – من خیلی با اراده هستم!”
“من نمی توانم هیپنوتیزم شوم؛ من از سپردن کنترل خود به دیگری وحشت دارم!”
ما “در این حرفه” همیشه این را می شنویم. در طول سالها، بارها و بارها گونه های مختلفی از جملات بالا را شنیدهایم. همه چیز به یک چیز برمی گردد: سوء تفاهم در مورد اینکه هیپنوتیزم چی هست و چی نیست.
اول از همه، باز هم تکرار می کنم همه می توانند هیپنوتیزم شوند. بله، حتی شما!
وقتی فهمیدید که همه را میتوان هیپنوتیزم کرد، میتوانید از این سرگردانی که آیا میتوانید هیپنوتیزم شوید رها شده و روی اینکه چگونه میتوانید باشید تمرکز کنید.
حتی نگرانی در مورد توانایی هیپنوتیزم شدن، نوعی هیپنوتیزم است
درست است. در طول هیپنوتیزم درمانی، با تمرکز بر محتوای افکار و تصورات خود، توجه شما می تواند به سمت درون منحرف شود. نگرانی آنقدر هیپنوتیزم کننده است که می توانیم برای چند ثانیه کاملا درون خودمان جذب شویم و صدای کسی را نشنیم. بنابراین، فکر کردن در درون به اینکه “آیا می توانم هیپنوتیزم شوم؟” خود یک تجربه هیپنوتیزمی سبک است!
هیپنوتیزم شدن طبیعی است و به هر حال اتفاق می افتد
هیپنوتیزم به طرق مختلف در ساعات مختلف روز و شب اتفاق می افتد. زمانی اتفاق میافتد که ما شوکه می شویم، وقتی غافلگیر میشویم، مجذوب میشویم و در شب رویا میبینیم.
بنابراین اگر تا به حال خواب شبانه دیدهاید (و باور کنید دیده اید، حتی اگر هرگز آن را به خاطر نیاوردهاید)، تا به حال چیزی یاد گرفتهاید، تا به حال ذهنتان سرگردان بوده و فراموش کردهاید که به صحبت کردن کسی توجه کنید، یا تا به حال در مورد چیزی نگران بودهاید یا عمیقاً مجذوب یک کار بوده اید، هیپنوتیزم شده اید.
و متوجه خواهید شد که همه این مثالهای روزمره «خود هیپنوتیزمی» هستند، یعنی این تجربیات همه در درون شما اتفاق میافتند، بدون اینکه هیچ مشارکتی از جانب شخص دیگری داشته باشید.
مشکلات عاطفی، از اعتیاد و افسردگی گرفته تا فوبیا و ترسها، همه توجه را متمرکز میکنند و ما را با احساسات خاصی «برنامهنویسی میکنند» که حالت خودکار به خود گرفته و عمل می کنند، در واقع، درست مانند تلقینات پس هیپنوتیزمی. مانند یک فرمان پس از هیپنوتیزمی که برای یک فرد سیگاری تا وقتی سیگاری روشن می کند این تلقین وارد عمل شود.
یک فرد فوبیک فقط کلمه “عنکبوت” را می شنود و به صورت پس هیپنوتیزمی احساس ترس می کند. بنابراین حتی حالتهای مشکلدار نیز یک عنصر هیپنوتیزمی دارند، و ما از هیپنوتیزم درمانی کنترلشده برای غلبه بر اثرات منفی این«هیپنوتیزم های زندگی»، که اغلب منفی و مضر هستند، استفاده میکنیم.
وقتی مردم نگران هستند که آیا میتوانند هیپنوتیزم شوند، واقعاً منظورشان این است: «آیا میتوانم در یک جلسه هیپنوتیزمی رسمی توسط یک هیپنوتیزم کننده، هیپنوتیزم شوم؟»
هیپنوتیزم شدن نیاز به انعطاف پذیری دارد
همانطور که گفتم، همه ما می توانیم با موقعیت ها هیپنوتیزم شویم. وضعیت خواب شما را به خواب هیپنوتیزم می فرستد. وضعیت شوک یا غافلگیری شما را در یک وضعیت آگاهی کاملاً تغییر یافته قرار می دهد – وضعیتی بازتر و به راحتی قابل شرطی شدن. اما تلاش برای رفتن به هیپنوتیزم، و تغییر داوطلبانه حالت ذهنی خود (یا اینکه اجازه دهید کسی در انجام این کار به شما کمک کند) – این همان چیزی است که برخی افراد احساس می کنند ممکن است قادر به انجام آن نباشند.
برای هیپنوتیزم شدن خواسته قلبی شما و انعطاف پذیری روش هیپنوتیزم چه توسط خودتان چه توسط فردی دیگر لازم و ضروری است.
بنابراین اگر احساس میکنید که نمیتوانید وارد هیپنوتیزم شوید، منظورتان واقعاً این است که هنوز وارد حالت خلسه در یک موقعیت هیپنوتیزمی رسمی نشدهاید که در آن شخصی واقعاً قصد دارد شما را هیپنوتیزم کند. اما اینجا چیز دیگری مطرح می شود.
آیا من واقعا هیپنوتیزم شده ام؟
مردم تصور می کنند که اگر دیگر صدای هیپنوتیزم گر را نشنوند، حتماً به خواب رفته اند. اما اگر همیشه آنها را بشنوند، واقعا هیپنوتیزم نشده اند. مطمئناً برخی از افراد به خواب می روند، اما اگر فرد در پایان جلسه به تلقین هایی برای باز کردن چشمان خود برگردد، مطمئناً در خواب عمیق نبوده و احتمالاً فقط در حالت هیپنوتیزم عمیق بوده است.
کسانی که هنوز می توانند صدای هیپنوتیزم گر را بشنوند (بله، وقتی وارد هیپنوتیزم می شوید هنوز هم می توانید بشنوید) ممکن است فکر کنند که هیپنوتیزم نشده اند، با این فرض که ذهن خودآگاه باید به طور کامل از بین برود تا هیپنوتیزم اتفاق بیفتد.
واقعیت این است که درجات یا سطوحی از هیپنوتیزم وجود دارد و شما می توانید در یک سطح خفیف خلسه از مزایای زیادی بهره مند شوید. گاهی اوقات عمیق تر می شوید، گاهی اوقات سطوح سبک تری را تجربه می کنید – و این خوب است.
آیا هنگام هیپنوتیزم شدن باید بیدار باشم؟
گاهی اوقات پردازش آگاهانه در طول هیپنوتیزم به طور کلی متوقف می شود، اما اغلب یک فرد “آگاهی موازی” را تجربه می کند.
این بدان معنی است که بخش خودآگاه آنها همچنان می تواند فکر کند، تجزیه و تحلیل کند، و غیره، حتی اگر ضمیر ناخودآگاه آنها به پیشنهادات پاسخ دهد. ممکن است کسی باور نکند که در هیپنوتیزم است، اما ناگهان با تعجب متوجه میشود که دردی که در بازوی خود احساس میکرده از بین رفته است، زیرا هیپنوتیزور تلقین میکند که احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
ممکن است شخصی باور کند که هیپنوتیزم نشده است، اما پس از یک جلسه متوجه می شود که دیگر تمایلی به سیگار کشیدن ندارد یا در موقعیتی که قبلاً ناراحت کننده بود، ناگهان احساس آرامش بیشتری می کند. بنابراین، هیپنوتیزم شدن ممکن است احساس متفاوتی داشته باشد، مانند «ورود به یک دنیای جدید»، یا ممکن است کاملاً طبیعی به نظر برسد، چون ماهیت آن اینطور است و از فردی به فرد دیگر تفاوت می کند.
همه کم و بیش هیپنوتیزم پذیر هستند
برخی از افراد به طور طبیعی استعداد هیپنوتیزمی بیشتری نسبت به دیگران دارند و می توانند به دستور یک هیپنوتیزم کننده صحنه هیپنوتیزم شوند. افراد دیگر نیاز به تمرین رفتن به حالت خلسه در یک موقعیت رسمی هیپنوتیزمی دارند.
افرادی که دچار فوبیا می شوند، اختلال استرس پس از سانحه دائمی دارند، یا به راحتی عصبانی یا افسرده می شوند، سوژه های هیپنوتیزم خوبی هستند. فقط باید از هیپنوتیزم استفاده کنند تا بتوانند روش های سالم تری را بیاموزند.
افراد خلاق تمایل دارند سوژه های هیپنوتیزمی عالی باشند، زیرا می توانند ذهن خود را متمرکز کنند و ارتباط برقرار کنند. کسانی که می توانند تمرکز کنند یا عملکرد بالایی دارند، به راحتی وارد هیپنوتیزم می شوند، زیرا به طور طبیعی قادر به تمرکز و جلوگیری از حواس پرتی هستند. به این ترتیب، داشتن اراده قوی به شما کمک می کند که هیپنوتیزم شوید. بنابراین این ایده که “من آنقدر قوی هستم که نمی توانم هیپنوتیزم شوم” واقعاً هیچ معنایی ندارد.
به نظر می رسد که به راحتی حواس پرت شدن مانع از تجربه هیپنوتیزمی می شود. اما یک هیپنوتیزم کننده با استعداد این انعطاف پذیری را دارد که حتی از عوامل حواس پرتی برای کمک به کسی که به هیپنوتیزم می رود استفاده کند. این به عنوان “اصل استفاده” شناخته می شود، به این معنی که درمانگر انعطاف پذیر باید از هر چیزی که مشتری یا سوژه هیپنوتیزم به موقعیت می آورد، حتی یک “ذهن پراکنده”، برای کمک به آنها استفاده کند.
وقتی وارد هیپنوتیزم می شوید، همچنان اراده آزاد و گزینه هایی برای پاسخ دارید. یک تلقین فقط یک پیشنهاد است، نه یک دستور. ما از هیپنوتیزم استفاده می کنیم تا به افراد کمک کنیم تا کنترل بیشتری بر رفتارهایی داشته باشند که آنها را کنترل می کرده است، مانند سیگار کشیدن، ترس ها، فوبیا، افسردگی، اضطراب یا بی خوابی.
هیپنوتیزم وسیله ای است که ذهن و بدن از طریق آن یاد می گیرند. برخی از سطوح هیپنوتیزم آنقدر سبک هستند که به نظر کمی متفاوت از آگاهی روزمره هستند و برخی آنقدر عمیق هستند که احساس می کنید وارد قلمرو دیگری شده اید یا “برای مدتی به جایی کاملا متفاوت رفته اید.” اما هیپنوتیزم برای همه و هر کس طبیعی است. رویکرد صحیح، هر کسی را قادر میسازد تا به هیپنوتیزم برود و این شامل شما نیز میشود!
https://www.hypnosisdownloads.com/blog/help-i-cant-be-hypnotized